قلعه مالویل؛ قصه یکجنگ آخرالزمانی و نزاع برای بقا
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۷۹۹۹۱
به گزارش خبرنگار مهر، نوشتن قصههای آخرالزمانی یکی از ترفندهای جهان غرب و سلطه برای صافکردن جاده استعمار و غارت کشورهای دیگر بوده و هست. اما اینرویه، مربوط به چندسال اخیر و فیلمهای هالیوودی چند دهه اخیر نیست و ریشه در قرن بیستم دارد. شاید اگر ریشهایتر در اینزمینه تحقیق و پژوهش کنیم، نتایج جالبتری گرفته و به گذشته دورتری برویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روبر مرل یک فرانسویزاده در تبسه الجزایر است که سال ۱۹۰۸ متولد شد. پدرش در جنگ جهانی اول در تنگه داردانل کشته شد و خودش هم وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد به استخدام ارتش فرانسه در آمد. مرل در سال۱۹۴۰ در تخلیه دانکرک توسط آلمانها به اسارت در آمد و پس از آزادی، به نوشتن رو آورد. «مرگ کسب و کار من است» یکی از آثار شناختهشده او در بازار نشر ایران است. مرل ۲۸ مارس سال ۲۰۰۴ در سن ۹۶ سالگی براثر حمله قلبی درگذشت. شنبه و یکشنبه در کنار دریا، جزیره، مادراپور هم از دیگر کتابهای او هستند که به فارسی ترجمه شدهاند.
«قلعه مالویل» ایننویسنده را هم که با ترجمه محمد قاضی به زبان فارسی عرضه شده، میتوان با کتابهایی مانند «افسوس! بابل» اثر پت فرانک یا «چکش لوسیفر» اثرلری نیون و جری پورنل مقایسه کرد.
داستان این کتاب درمورد فردی به نان امانوئل کنت، یکی از ملاکان بزرگ فرانسه است. کتاب، موضوعی ضد جنگ دارد و داستان نزاع برای بقا (موضوعی آخرالزمانی ) آن با وجود اینکه با از بین رفتن دنیا با سلاح هسته ای شروع میشود، به جایی میانجامد که باز هم شخصیتهای قصه دنبال سلاح برای دفاع از خود هستند.
حوادث داستان موردنظر در مناطق روستایی فرانسه و بستر زمانی اواخر قرن بیستم اتفاق میافتند. مخاطب در ۵۰ صفحه نخست کتاب با امانوئل، راوی داستان و روند زندگیاش آشنا میشود؛ اینکه امانوئل در قلعهای که با ثروت ارث رسیده از عمویش خریده زندگی میکند. قلعه محل زندگی امانوئل هم اینگونه توصیف و در ذهن مخاطب ساخته میشود:
«گفتم که از آبادی محوطه اول به جز سنگ چیزی باقی نمانده بود، اما از آن سنگها که من هنوز مقدار زیادی از آن را در اختیار دارم، برایم بسیار مفید واقع شدند، زیرا به وسیله آنها توانستم با تکیه به سمت جنوبی حصار که از یکی از قلههای کوه سنگی دفاع میکرد و بدون آن هم قله خوب میتوانست از خود دفاع کند و نیز با تکیه به سمت شمالی کوه سنگی، قرارگاههایی برای اسبهایم درست کنم. تقریبا در وسط محوطه اول و در دل کوه سنگی، شکاف عظیم و عمیقی باز شده است که در آن، آثاری از سکونت انسانهای ماقبل تاریخ یافت میشود، لکن نه چندان که بتوان آن را غاری تاریخی به حساب آورد. ولی برای اثبات این اصل، همین بس که آدمیان، هزاران سال قبل از ساختمان قلعه مالویل به عنوان پناهگاه استفاده میکردهاند.»
با این توصیفات از قلعه و روزمرگیهای عادی زندگی، ذهن خواننده برای یکاتفاق بزرگ آماده میشود؛ یک انفجار. انفجار یک بمب هستهای که همه فرانسه و حتی اروپا را نابود میکند اما امانوئل به همراه چند تن از دوستان نزدیک دوران کودکی و خدمتکارانش که در سردابی مشغول شرابگیری بود، از اینحادثه جان سالم به در میبرند: «ما هر هفت نفر ساکت مانده بودیم و اگر بتوان گفت، به سکوت رادیو گوش میدادیم که ناگاه غرشی به گوش رسید، غرشی چنان مهیب که با هر قیاسی که بخواهم به توصیف آن بپردازم، به نظرم مضحک میآید: غریو رعد، صدای تُخماقهای بادی، سوتهای زوزه مانند کشتیها، غرشهای چند جت که دیوار صوتی را شکسته باشند، همهمه قطارهای افسار گسیخته. به هر حال، چیزی که به شدت تراق تراق کند، صدای برخورد آهنها به هم گوش را بیازارد، اوج صدای زیر و اوج صدای بم، به شدتی که از حد ادراک خارج باشد.»
فراموش نکنیم اینکتاب با فضاسازی و شخصیتپردازیهای متعدد، یکداستان آخرالزمانی هم دارد؛ پس انفجار بزرگ، تقریبا حیات آدمها از بین رفته و فقط جمعیتهای محدودی به صورت پراکنده در نقاط مختلف باقی ماندهاند، که باید برای بقا تلاش کنند و هر کس به نوبه خود ایفای نقش کند. نویسنده شخصیتهای مختلف را با طرز فکرها و عقاید مختلف در جامعه ای کوچک دور هم جمع کرده که سعی دارند با گفتگو و مشورت کنار هم با مسائل، مشکلات و چالشهای پیش رو در شرایطی مواجه شوند که هیچ یک از امکانات دنیایی امروز را در اختیار ندارند.
جواد مجد
کد خبر 5892724 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: معرفی کتاب کتاب کتاب و کتابخوانی ادبیات فرانسه آخرالزمان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کتاب و کتابخوانی طوفان الاقصی معرفی کتاب رژیم صهیونیستی دفاع مقدس جنگ تحمیلی دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران ایران موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران جایزه ادبی حافظ شیرازی مقام معظم رهبری انتشارات کتاب جمکران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۷۹۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،وی علاوه بر کتابهایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.
آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.
نصرالله شیرینآبادی نوازنده پیشکسوت ویولن شامگاه یکشنبه نهم اردیبهشت در سن ۷۵ سالگی بر اثر ایست قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
جایگاه او به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکایی با مجموعهای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سهگانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتابهای سهگانه برای پرداختن به پرسشهای اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی میکنند.
جویس کارول اوتس، رماننویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستانهای پست مدرنیستی بسیار شیک و معماییاش که در آن راویها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».
داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر مینویسد: از زمان «شهر شیشهای»، اولین جلد از سهگانهاش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده میشوند.
آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
او بعدها خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.
همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901648